google-site-verification: google8efedb6bc01a9601.html کانون بی خدایان و ندانم گرایان

۰۱ بهمن ۱۳۹۶

آزادی زنان

آزادی زنان

فرق آتئیست ها با خداباوران

فرق آتئیست ها با خداباوران

زن در جامعه

زن در جامعه
حکمت شادان (به آلمانی: Die fröhliche Wissenschaft) (به انگلیسی: The Gay Science) کتابی‌ست از فریدریش نیچه که در سال ۱۸۸۲ منتشر شد.
این اثر جزء خصوصی ترین نوشته‌های نیچه محسوب می‌شود زیرا آن را پس از بهبودی از بیماری تالیف و به دوشیزه‌ای به نام سالومه تقدیم کرده است.
نام آن به توجه نیچه بر زندگی شاعران و رامشگران جنوب فرانسه دلالت دارد که بر اساس عشق و جوانمردی و شادی زندگی می‌کردند. 

فرگشت یا تکامل تدریجی انسان

فرگشت یا تکامل تدریجی انسان

۲۶ دی ۱۳۹۶

فیلم مستند ریشه همه پلیدی ها ؟ توهم خدا

📌 مستند تلویزیونی ریشه همه پلیدی ها ؟ ( توهم خدا )

📌 زبان : انگلیسی ( زیر نویس فارسی )

📌 موضوع : نقد ادیان

📌 کارگردان : راسل بارنز

فیلم مستند ریشه همه پلیدی ها ؟

📌 
مجری : ریچارد داوکینز

📌 حجم : 233 مگابایت

📌 فرمت : mov یا همان MP4 و قابل پخش در KMplayer, vlc و..


 یک مستند تلویزیونی است که توسط ریچارد داوکینز نوشته و ارائه شده‌است. در آن به این موضوع پرداخته می‌شود که جهان بدون مذهب یا بدون اعتقاد به خدا جای بهتری خواهد بود. این مستند متشکل از دو قسمت چهل و پنج دقیقه‌ای است.داوکینز از عنوان مستند رضایت ندارد و گفته‌است که این مفهوم که چیزی می‌تواند ریشه هر شری باشد خنده آور است. کتاب توهم خدا ریچارد داوکینز که بعد از این مستند در سال ۲۰۰۶ منتشر شد به توضیح بیشتر نکات مورد اشاره در فیلم می‌پردازد. ⭕️ دانلود فیلم مستند ریشه همه شر

۲۵ دی ۱۳۹۶

پبدایش جانوران مختلف از خزندگان نخستین

پبدایش جانوران مختلف از خزندگان نخستین

فرهنگ


فرهنگ

روایتی ساده از ایسم ها ..!

✳️ سوسیالیسم

⭕️ دو گاو دارید. یکی را نگه می دارید. دیگری را به همسایه خود می دهید.

✳️ کمونیسم

⭕️ دو گاو دارید.دولت هر دوی آن ها را می گیرد تا شما و همسایه تان را در شیرش شریک کند.

✳️ فاشیسم

⭕️ دو گاو دارید.شیر را به دولت می دهید. دولت آن را به شما میفروشد.

✳️ کاپیتالیسم

⭕️ دو گاو دارید.هر دوی آن ها را می دوشید.شیرها را به زمین می ریزید تا قیمت ها همچنان بالا بماند.

✳️ نازیسم

⭕️ دو گاو دارید.دولت به سوی شما تیراندازی می کندو هر دو گاو را می گیرد.

✳️ آنارشیسم

⭕️ دو گاو دارید.گاوها شما را می کشند و همدیگر را می دوشند.

✳️ سادیسم

⭕️ دو گاو دارید. به هر دوی آن ها تیر اندازی می کنید و خودتان را در میان ظرف شیر ها می اندازید.

✳️ آپارتاید

⭕️ دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می دهید ولی گاو سفید را نمی دوشید.

✳️ دولت مرفه

⭕️ دو گاو دارید. آن ها را می دوشید و بعد شیرشان را به خودشان می دهید.

✳️ بوروکراسی

⭕️ دو گاو دارید.برای تهیه شناسنامه آن ها 17 فرم را در 3 نسخه پر می کنید ولی وقت ندارید شیر آنها را بدوشید.

✳️ سازمان ملل

⭕️ دو گاو دارید.فرانسه شما را از دوشیدن آن ها و آمریکا و انگلیس گاو ها را از شیر دادن به شما وتو می کنند. نیوزلند رأی ممتنع می دهد.

✳️ ایده آلیسم

⭕️ دو گاو دارید، ازدواج می کنید. همسر شما آن ها را می دوشد.

✳️ رئالیسم

⭕️ دو گاو دارید. ازدواج می کنید. اما هنوز خودتان آن ها را می دوشید.

✳️ متحجریسم

⭕️ دو گاو دارید. زشت است گاو ماده را بدوشید.

✳️ فمینیسم

⭕️ دو گاو دارید.حق ندارید گاو ماده را بدوشید.

✳️ پلورالیسم

⭕️ دو گاو نر و ماده دارید هر کدام را بدوشید فرقی نمی کند.

✳️ لیبرالیسم

⭕️ دو گاو دارید. آن ها را نمی دوشید چون آزادیشان محدود می شود.

✳️ دمکراسی مطلق

⭕️ دو گاو دارید.از همسایه ها رأی می گیرید که آن ها را بدوشید یا نه....!

✳️ سکولاریسم

⭕️ دوگاو دارید پس نیازی به دين نیست.

✳️ ایرانیسم

⭕️ گاوها و شیرها را فدای امام حسین میکنید و خودتون و خانواده تون به امید امام زمان زندگی رابه بدبختی و فلاکت ادامه می دید و بهش هم افتخار می کنین.

نقد قرآن . سوره تکویر

نقد قرآن . سوره تکویر

آیا بعد از درک پوچی ، باید خودکشی کرد؟



آیا بعد از درک پوچی ، باید خودکشی کرد؟
افسانه سیزیف یک مقاله فلسفی از آلبر کامو است. نسخه فرانسوی آن در سال ۱۹۴۲ با نام Le Mythe de Sisyphe منتشر گردید.

در این مقاله آلبر کامو برای اولین بار واژه ابزورد را به کار می‌برد که بعدها الهام بخش گونه‌ای از تئاتر به نام تئاتر پوچی گردید که مارتین اسلین در کتابی به همین نام به توضیح آن پرداخته‌است.

سیزیف در اساطیر یونان بخاطر فاش کردن راز خدایگان محکوم شد تا تخته سنگی را به دوش گرفته و تا قله یک کوه حمل کند، اما همین که به قله می‌رسد، سنگ به پایین می‌غلتد و سیزیف باید دوباره این کار را انجام دهد.کامو می‌گوید پیروزی وی در آگاهی است.

فصل ۱: یک تعقل پوچ
کامو در این فصل می‌گوید تنها یک مسئله مهم فلسفی موجود است و آن خودکشی است. اینکه آیا زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستنش نمی‌ارزد. فهمیدن این که این جهان پوچ است کار سختی نیست اما آیا این پوچی ما را به خودکشی رهنمون می‌سازد؟

فصل ۲: انسان پوچ
در این فصل، کامو مواردی از زندگی ابزورد را معرفی میکند.اولین موردی که وی اشاره میکند دون ژوان ،اغواگر سریالی زنان است که تا جایی که میتواند زندگی پرشور و شهوت انگیزی دارد.«هیچ عشقی اصیل نیست، مگر عشقی که کوتاه مدت و استثنایی باشد».

مثال بعدی، در مورد بازیگری است که زندگی های کوتاه را برای کسب افتخارهای بیشمار نمایش میدهد.

مورد آخر و سوم کامو ، «فاتح» است. دلاوری که تمام وعده های جاودانگی در تاریخ بشریت را فراموش میکند.او عمل را بر تامل ترجیح میدهد.با آگاهی از این واقیعیت که هیچ چیز دوام ندارد و هیچ پیروزی ای همیشگی نیست.

فصل ۳: خلقت پوچ
در اینجا کامو هنرمند یا خالق ابزورد را وا می کاود. از آنجاییکه توضیح ناممکن است، هنر ابزورد محدود به شرحی از تجارب فراوان در جهان است."اگر دنیا واضح و آشکار بود، دیگر هنری وجود نداشت". همچنین خلقت ابزورد باید مانع از قضاوت و داوری و همچنین سایه ای حتی جزئی از امید بشود.

او سپس به تحلیل کارهای داستایفسکی ، ازجمله ، ''دفتر یادداشت روزانهٔ یک نویسنده'' ، «جن زدگان» ، و «برادران کارامازف» میپردازد.همه ی اینها آغازی ابزورد دارند و دو مورد اول به خودکشی فلسفی میپردازد. هرچند کتاب خاطرات و رمان آخر او،برادران کارامازف، در نهایت راهی به امید می گشایند و در حقیقت نمی توان آنها را آفرینشهایی ابزورد تلقی کرد.

فصل ۴: افسانه سیزیف
در این بخش کامو ضمن تعریف داستان سیزیف، به توضیحاتی دربارهٔ ارتباط این داستان و زندگی انسان در این جهان می‌پردازد. وی سیزیف را قهرمان پوچ می‌نامد و می‌گوید هنگامی که سنگ سقوط می‌کند و سیزیف لحظه‌ای درنگ می‌کند و بر می‌گردد، این لحظه‌است که مرا به سیزیف علاقه‌مند می‌کند زیرا وی به شکنجه خویش و پوچ بودن کارش آگاه است.

هفت انتقاد عمده به نظریه داروین ( فرگشت )

هفت انتقاد عمده به نظریه داروین ( فرگشت )

 1️⃣  فرگشت یا دگرگونش یا تکامل تدریجی ، كاملاً اثبات نشده است :  فقط يک نظريه است.

⭕️ به نظر برخی منتقدان نظریه فرگشت داروين ، نظريه (Theory) به معنی فقدان دانش است ، و به معنی حدس و گمان می باشد. دانشمندان برای كلمه نظريه معنی كاملاً متفاوتی قائل هستند. نظريه ها زمينه های استوار، قابل اعتماد و اثبات شده در علم هستند. هيچ كدام از ما نظريه جاذبه نيوتن را به اين دليل كه « جاذبه فقط يک نظريه است » را نمی توانیم رد كنيم .

 2️⃣ فسيل های میانی ( حلقه های گمشده ) پيدا نشده است.

⭕️ در روزگار داروين حلقه های گمشده بسياری در ميان شواهد فسيلی وجود داشت. از آن هنگام تا كنون فسيل های بسيار زيادی در مورد فرگشت مهره داران پيدا شده است. رده مشخصی از فسيل ها بين سم داران و وال ها، خزندگان و پستانداران، دايناسورها و پرندگان، ميمون ها و انسان ها يافت شده است. رده های فسيلی به شكل كاملاً وسيعی يافت شده اند.

 3️⃣ طراحی هوشمند یا خلقت هوشمند : اندام های جانداران پيچيده تر از آن هستند كه فرآيندهای تصادفی بتواند آنرا بوجود آورند و استناد به رابطه علت و معلولی که ریچارد داوکینز به نفصیل در کتاب ساعت ساز نابینا بدان پرداخته است.

⭕️ حد واسط های فرگشت گوش در مهره داران يافت شده است. حد واسط های فرگشت چشم در ميان تعداد فراوانی از بی مهرگان يافت شده است. در حد واسط ها و روند فرگشت یا تکامل تدریجی نشانه ای از طراحی هوشمند وجود ندارد. ساختارهای پيچيده ای مثل چشم توسط فرآيندهای سلسله وار و آهسته بوجود آمده است.

در این فیلم فرگشت چشم ( تکامل تدریجی ) در جانداران از 4 میلیارد سال پیش تا کنون را توضیح می دهد :

 4️⃣ فرگشت قانون دوم ترموديناميک را نقض می كند. جهان به سمت بی نظمی پيش می رود. فرآيندهای تصادفی ساختارهای منظم را به هم می ريزد، نه اينكه آنها را سازماندهی كند.

⭕️ زيست شناسان( ودانشمندان) توصيه می كنند پيش از انتقاد بفهميم كه قانون دوم ترموديناميک چه می گويد:

Disorder increases in closed systems

بی نظمی در سيستم های بسته افزايش پيدا می كند.

كه زمين به هيچ وجه سيستم بسته ای نيست. انرژی به طور مداوم توسط نور خورشيد وارد زمين می شود، و فرايندهای زيستی را پيش می برد.

 5️⃣ فرگشت و یا تکامل تدریجی پروتئين ها غير محتمل است: هموگلوبين ۱۴۱ اسيد آمينه دارد. احتمال اينكه اولی لوسين باشد ۱/۲۰ است. احتمال درست قرار گرفتن ۱۴۱ پروتئين در جای خود برابر با ۱۴۱(۱/۲۰) می باشد پس فرگشت هموگلوبين غير ممكن است.

⭕️  اين نظر نشان دهنده بی اطلاعی منتقد از علم احتمالات و رياضی است. از احتمالات نمیتوان برای رد كردن فرايندهای پسگشتی (backward) استفاده كرد. احتمال اينكه هر كدام از دانش آموزان يک كلاس در روز تولد خودش (روزی مشخص از سال) متولد شده باشد ۱/۳۶۵ است. پس احتمال اينكه هر یک از ۵۰ دانش آموز كلاس در روز تولدش به دنيا آمده باشد ۵۰(۱/۳۶۵) است، با اين وجود آنها در كلاس نشسته اند.

 6️⃣ انتخاب طبيعی منجر به فرگشت نمی شود. هيچ دانشمندی بوسيله آزمايش نشان نداده است چگونه ماهی به قورباغه تبديل شده است.

⭕️ در فرگشت خُرد ( فرگشت یک گونه خاص ) يعنی مكانيسمی كه منجر به فرگشت كلان ( فرگشت گونه ها ) می شود ، آن دسته از موجودات که بواسطه جهش های ژنی صاحب اندام و توانایی های خاصی می شوند امکان بقای بیشتری از دیگر موجودات خواهند یافت بدین شکل فرگشت کلان صورت می پذیرد. در انتخاب غير طبيعی ( تجربه های آزمايشگاهی ) گاه نتايجی بدست می آيد كه با گونه های موجود در طبيعت متفاوت است. اما بايد توجه داشت كه اين فرآيندها نياز به میليون ها سال زمان دارد و در شواهد فسيلی كاملاً نشان داده شده است.

 7️⃣ پيچيدگی فرونكاستنی: مكانيسم های پيچيده سلولی را نمیتوان فرگشت يافته از مراحل ساده ابتدايی فرض كرد. برای مثال فرآيند پيچيده سلولی مانند لخته شدن خون توسط چند سيستم مرتبط به هم انجام می شود. انتخاب طبيعی چگونه هر بخش را بوجود آورده است؟

⭕️ چقدر اشتباه است اگر فكر كنيم هر قسمت از فرآيندی مولكولی به عنوان بخشي از یک سيستم فرگشت پيدا می کند. انتخاب طبيعی در فرگشت سيستم های پيچيده دخالت می كند زيرا در هر مرحله سيستم كاركردی دارد. 
قسمت هايی كه سيستم را ارتقاء می دهند اضافه می شوند و به دليل تغيرات بعدی، وجودشان ضروری می شود. به عنوان مثال سيستم لخته شدن خون در پستانداران از سيستم ساده تری فرگشت يافته است. 
سيستم مركزی لخته شدن خون ۵۰۰ میلیون سال پيش در مهره داران ابتدايی بوجود آمده است و امروز هم در ماهی های نخستی مثل لامپری ديده می شود. ۱۰۰ میليون سال بعد پروتئینهايی به اين سيستم اضافه شدند كه به مواد آزاد شده از بافت های آسيب ديده حساس بودند. ۵۰ میليون سال بعد بخش سوم اضافه شد كه لخته شدن خون در محل زخم می باشد. 
در هر مرحله سيستم پيچيده تر شده است و سيستم به بخش های اضافه شده وابسته شده است.

فیلم کاسموس ( ایا کیهان برای ما ساخته شده؟ )


📌 فیلم کاسموس ( ایا کیهان برای ما ساخته شده؟ )

📌 زبان : دوبله فارسی

📌 موضوع : ایا کیهان برای ما ساخته شده؟

📌 کارگردان : بیل پوپ
کاسموس ( ایا کیهان برای ما ساخته شده؟ )

📌 
مجری : نیل دگراس تایسون

📌 حجم : 1.13 گیگابایت

📌 فرمت : mov یا همان MP4 و قابل پخش در KMplayer, vlc و..

سری برنامه های کاسموس با اجرای " نیل دگراس تایسون " بنیان گذار شیوه ایی جدید از داستان گویی علمی است .تا بتواند زوایای مختلف حیات و پیرامون آنرا بزبان ساده توصیف کند.



⭕️ دانلود فیلم کاسموس ( ایا کیهان برای ما ساخته شده؟ )

۰۸ دی ۱۳۹۶

کافکا و عروسک مسافر

⭕️ روزی "فرانتس کافکا" نویسنده مشهور چک تبار، در حال قدم زدن در پارک ، چشمش به دختر بچه‌ای افتاد که داشت گريه می کرد، کافکا جلو می‌رود و علت گريه ی دخترک را جويا می شود .

کافکا و عروسک مسافر

دخترک همانطور که گريه می کرد پاسخ می‌دهد :

عروسکم گم شده ... 
کافکا با حالتی کلافه پاسخ می‌دهد : 
امان از اين حواس پرت ... گم نشده ، رفته مسافرت ! 
دخترک دست از گريه می‌کشد و بهت زده می‌پرسد : 
از کجا می‌دونی ؟! 

کافکا هم می گويد :
برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه ... 
دخترک ذوق زده از او می پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه ، کافکا می‌گويد :

نه ، توی خونه‌ست، فردا همينجا باش تا برات بيارمش 

کافکا سريعاً به خانه‌اش بازمی‌گردد و مشغول نوشتن نامه می‌شود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابی مهم است !
اين نامه‌ نويسی از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه می‌دهد و دخترک در تمام اين مدت فکر می‌کرده آن نامه ها به راستی نوشته‌ ی عروسکش هستند !

در نهايت کافکا داستان نامه‌ها را با اين بهانه‌ ی عروسک که « دارم عروسی می کنم » به پايان میرساند.

اين ماجرای نگارش كتاب « کافکا و عروسک مسافر » است.
اينکه مردی مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهای سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودکی کند و نامه ها را ( به گفته ی معشوقه اش دورا ) با دقتی حتی بيشتر از کتاب ها و داستان هايش بنويسد ، واقعا تأثيرگذار است .
او واقعا باورش شده بود. اما باورپذيری بزرگترين دروغ هم بستگی به صداقتی دارد که به آن بيان می شود .

دخترک پرسید :

" اما چرا عروسکم برای شما نامه نوشته ؟! "

اخلاقیات نزد بیخدایان

اخلاقیات نزد بیخدایان

افسانه آدم و حوا

افزودن توصیف
همچنین می توان خدا را متهم به تشویق اقدام به جرم کرد..!
چون مکان دقیق درخت را به آدم و حوا نشان داده بود، که اگر چیزی نمی گفت نسل پشت نسل روی این زمین خاکی می گذشت بدون آنکه هیچ کس کوچکترین توجهی به میوه ممنوع کندچرا که درخت در جنگلی پر از درختان مشابه بود و بنابراین ارزش خاصی نمی یافت. 
اما شرایط کاملا متفاوت بود. او قانونی را وضع کرده بود و سپس راهی یافته بود تا شکستن آن را وسوسه کند، فقط برای اینکه تنبیه خلق شود.

استالین و خدا

استالین و خدا

آیا شما آتئیست ( بیخدا ) هستید؟

آیا شما آتئیست ( بیخدا ) هستید؟

فرگشت

فرگشت

کتابخوانی

کتابخوانی
⭕️ دختر در پاسخ گفت : آن کتاب را ندارم، اما می‌توانم کتابی‌ به نام  « زیرِ درختِان سيب » از نویسندۀ آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم.

🔴 پسر گفت : خوب است و اما؛ آیا می‌توانی فردا کتابِ  « بعد از ۵ دقیقه تماس می‌گیرم » از نویسندۀ بلژیکی، ژان برنار را بیاوری؟

⭕️ دختر در پاسخش گفت : بلی...! 
با کمالِ مَیل، ضمنا توصيه ميكنم کتاب « هرگز تنها نمی‌گذارمت » از نویسندۀ فرانسوی میشل دنیل را بخوانى.

بعد از آن ...

 پدر گفت : این كتاب ها زیاد است، آیا همه‌اش را مطالعه خواهد کرد؟!

⭕️ دختر گفت : بلی پدر، او جوانى با هوش و کوشا است.

 پدر گفت : خوب است دختر دوست ‌داشتنی‌ام، در اينصورت بهتر است کتابِ   « من کودن نیستم » از نویسندۀ هلندى فرانک_مرتینیز را هم بخواند.

و تو هم بد نيست کتاب « براى عروسی با پسر عمويت آماده شو » از نویسندۀ روسی، موریس_استانكويچ ، را بخوانی !

زمستان

زمستان

خلاصه ای از 15 اصل فلسفه زندگی آندره ژید

فلسفه زندگی ژید را می توان در 15 اصل گنجانید . این اصول را با رعایت تقدم و تأخر منطقی می توان بدین صورت تنظیم و ارائه کرد :


 آندره ژید 

1 . خدای متشخص انسان وار وجود ندارد .

2 . لوازم وجود خدای متشخص انسان وار هم وجود ندارد ( مانند هدف داری آفرینش جهان، نوع انسان یا یک انسان خاص، تعیین تکلیف یا تکالیفی برای انسانها، اینکه پاداش و کیفری باشد، کارهایی مصداق اطاعت و کارهایی مصداق معصیت خدا باشد و ... )

3 . نه فقط چون خدای متشخص انسان وار وجود ندارد من انسان تکلیف الاهی بر عهده ندارم هیچ انسان دیگری نیز حق ندارد برای من تعیین تکلیف کند . 

4 . حال که نه خدا تکلیف من انسان را معین کرده نه انسانهای دیگر هر که باشند حق دارند که برای من تعیین تکلیف کنند، فقط این شق می ماند که خودم برای خودم تعیین تکلیف کنم و این یعنی زندگی اصیل.

5 . در سرزمینی که تکلیف مرا در آن هیچ کس نه خدا نه هیچ انسانی تعیین نکرده است و یا نمی تواند بکند من هم کاملا آزادم هم کاملا مسئول و هم کاملا تنها و چون چنین است دست به گزینش زدن هراس آور است .

6 . این آزادی در گزینش علی رغم هراس آوری و پرهزینه بودنش و نیز علی رغم گریز ناپذیری و ضرورت داشتنش میوه نیکویی دارد و آن خود شکوفایی و تفّرد یابی است . 

7 . جایگاه این خودشکوفایی و تفرد یابی این زندگی دنیوی است چون زندگی پس از مرگی در کار نیست .

8 . برای اینکه قدردان این زندگی کوتاه باشیم شرط اول قدم آن است که آن را صرف پرداختن به رازها که در بابشان امکان حصول یقین نیست نکنیم .

9 . حال که کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ باید در افسون گل سرخ شناور باشیم به تعبیر دیگر مصلحت دید من آن است که یاران همه کار بگذارند و پی شادی و لذت گیرند . 

10 . اما زندکی فقط حال است که واقعیت دارد و بنابراین فقط در ظرف حال است که میتوان سراغ شادی و لذت را گرفت . 

11 . رمز شادی و لذت در دلبستگی و وابستگی نداشتن یعنی در وارستگی است باید به چیزی دل نبندم تا از همه چیز لذت عائدم شود . وارستگی و آزادگی از هر چه رنگ تعلق بگیرد کلید دستیابی به شادی و لذت است . 

12 . وابستگی و دلبستگی به هیچ چیز خاص نداشتن و در عین حال همه چیز را دوست داشتن و پذیره شدن و استقبال کردن و خوش آمد گفتن همان عشق است .به بیان دیگر وارستگی از همه چیز همان و عشق به همه چیز همان .

13 . برای اینکه بتوانم به همه چیز یکسان عشق بورزم و هر چه را پیش آید بپذیرم چاره ای جز این نیست که خودگزین و خودپرست نباشم و الّا ناگفته پیداست که تنها از منظر سود و ضرر شخصی به جهان خواهم نگریست و و موجودات را به سود رسان و زیان آور تقسیم خواهم کرد و با این تقسیم بندی نخستین چیزی که از میان برمیخیزد عشق عام است . 

14 . تیشه به ریشه خود پرستی زدن علاوه بر شادی و خوشی ، موجب زایش اخلاق نیز می شود .

15 . عشق عام علاوه بر اینکه زاییده خودناپرستی است زاییده خداپرستی نیز هست (خدای نامتشخص) چرا که عشق عام به معنای عشق به همه موجودات و به عبارت دیگر عشق به جهان است و جهان همان طور که اسپینوزا می گوید نام دیگری است برای خدا .




پل گیوم آندره ژید (به فرانسوی: Paul Guillaume André Gide) ‏ (۱۸۶۹ - ۱۹۵۱) نویسندهٔ فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۴۷ بود.

آندره ژید نویسندهٔ نامدار فرانسوی، که مدت نیم قرن حضوری نمایان در عرصهٔ ادب فرانسه داشت و تأثیر شگفت آور نوشته‌هایش در سالهای پس از جنگ جهانی براکثر مخاطبان و به ویژه بر نسل جوان انکارناپذیر است، به سال ۱۸۶۹ در پاریس، چشم به جهان گشود. پدرش استاد حقوق و مادرش دختر یکی از بورژواهای ثروتمند نرماندی بود. ژید در خانواده‌ای پایبند به سنت‌های مذهب پروتستان پرورش یافت و سال‌های نوجوانی و جوانی او، تحت تأثیر این موضوع قرار گرفت. در کودکی، به سبب بیماری نتوانست به طور منظم به تحصیل در مدرسه ادامه دهد. اما از آنجا که در خانواده‌ای علاقه‌مند به علم و فرهنگ می‌زیست، توانست این کمبود را به خوبی کنترل کند و در خانه به تحصیل ادامه دهد. پس از مرگ پدر به سال ۱۸۸۰، سرپرستی او به مادر دقیق و سختگیرش واگذار شد که با توجه و دلسوزی بیش از اندازه، پسر را به ستوه آورده بود. در این سال‌ها، ژید در محیطی زنانه می‌زیست. در پانزده سالگی، با عشقی بی‌آلایش و عرفانی، به دخترخاله‌اش، مادلن روندو دل بست. این دلبستگی در سال ۱۸۹۵ به ازدواج انجامید و به رغم تمایلات دیگرگون جنسی ژید، آن دو تا سال ۱۹۳۸ (سال مرگ مادلن)، سعادتمندانه در کنار یکدیگر زیستند.

ژید فعالیت ادبی خود را در بیست و دو سالگی (۱۸۹۱) آغاز کرد. از آنجا که به یاری بخت، از رفاه مالی برخوردار بود و نیازی به کار کردن نداشت، توانست با فراغ بال به نوشتن بپردازد و از پشتیبانی معنوی نویسندگان و شاعرانی چون پیر لوییس، پل والری، و استفان مالارمه بهره‌مند شود. به ویژه دوستی او با مالارمه، سبب شد که در آغاز کار، به مکتب سمبولیسم روی آورد. مهم‌ترین آثار او در این دوران، عبارت‌اند از: یادداشت‌های روزانه آندره والتر، شهرهای آندره والتر، رسالهٔ نرگس و سفر اورین. اما طولی نکشید که از این مکتب رویگردان شد و او نیز مانند مونتی، روسو و استندال، زندگی انسان را موضوع آثار خود قرارداد و با تجزیه و تحلیل مداوم و مستمر مسائل عاطفی و روانی خویش، کوشید تا از خواست‌ها، نیازها، اضطراب‌ها، ضعف‌ها، توانمندی‌ها و پیچیدگی‌های روح بشر، پرده بردارد.

ژید در ۲۴ سالگی (۱۸۹۳) در حالی که به شدت بیمار بود و می‌پنداشت که زندگی‌اش با خطری جدی روبه‌روست، به تونس رفت. اما دو سال بعد (۱۸۹۵)، هنگامی که از آفریقای شمالی به فرانسه بازگشت، تغییری ژرف در او پدید آمده بود و جدا از بهبود کامل، از بسیاری از قید و بندهای جسمی و روحی رهایی یافته بود. از این پس، دست به نوشتن آثاری زد که از تجربیاتی سرچشمه می‌گرفت گه از او «موجودی تازه» ساخته بودند. از میان این آثار، می‌توان به مائده‌های زمینی(۱۸۹۷) ضد اخلاق(۱۹۰۲) و در تنگ (۱۹۰۹) اشاره کرد. اما کتابی که مایهٔ موفقیت او شد، دخمه‌های واتیکان بود که به سبب لحن جسورانه‌اش، شهرتی ناگهانی برایش به ارمغان آورد.

ژید مانند بسیاری از افراد، برای توجیه امیال خویش در برابر محرمات مذهبی، فلسفه‌ای بنیاد نهاد.


وی در سال ۱۸۹۷ در کتاب مائده‌های زمینی، فلسفهٔ پرشور و زیبایی را بنیان نهاد. این کتاب در آغاز مورد استقبال واقع نشد، به طوری که در طول ۱۰ سال تنها ۵۰۰ نسخه از آن فروش رفت، با اینکه از آثار دوره جوانی نویسندست، وی تقریباً تمام آنچه را که می‌توان فلسفه وی نامید در آن گنجاندست، و هرچه بعداً نوشته در تعقیب اندیشه‌هایی است که در این کتاب بیان گردیده، یعنی امتناع از هر گونه وابستگی و قید و بند و ستایش شور و عشق و نگاهی هر لحظه نو به تمام جلوه‌های هستی.

آندره در سال ۱۹۴۷ و زمانی که هفتاد و هشت ساله بود، برندهٔ جایزه ادبی نوبل شد.

تا زمان مرگش (۱۹ فوریه ۱۹۵۱)، بحث و جدل‌های فراوانی پیرامون شخصیت و نفوذ او در جریان بود و «سیل انتقاد» از چپ و راست، کمونیستها و کاتولیکها، تا لب گور او را دنبال می‌کرد.

۲۹ آذر ۱۳۹۶

مسلمان کیست..؟!

مسلمان کیست..؟!

کتاب مسخ نوشته فرانتس کافکا

« مسخ » نام رمانی کوتاه از فرانتس کافکا ( ۱۸۸۳- ۱۹۲۴ ) ، نویسنده آلمانی زبان اهل چکسلواکی است که در پاییز 1912 نوشته شده و در اکتبر 1915 در لایپزیگ به چاپ رسیده است.

ولادیمیر ناباکوف در مورد این داستان گفته است: 

« اگر کسی مسخ کافکا را چیزی بیش از یک خیال پردازی حشره‌ شناسانه بداند به او تبریک می‌گویم چون به صف خوانندگان خوب و بزرگ پیوسته است . »

خلاصه داستان برای یادآوری و یا دوستانی که مطالعه نکردند :
کتاب مسخ نوشته فرانتس کافکا
گرگور سامسا، که بازاریاب است و از زمان ورشکستگی پدر تنها متکفل مخارج خانواده به شمار می‌آید.
گرگور، در پایان شبی آشفته از کابوسهای هولناک، چون از خواب بیدار می‌شود، به صورت حشره‌ای غول‌ آسا در آمده است. 
چون به انزجاری که در اطرافیان برمی‌انگیزد پی می‌برد ، کارش به جایی می‌رسد که برای رهایی از نگاه پدر و مادر و خواهرش زیر تخت خانه خود پناه میگیرد. 
او دیگر از زباله غذا می‌خورد و به کثافت علاقه‌مند می‌شود و از نور می‌گریزد. 
همه از او گریزان‌اند و از داشتن چنین حشره کریهی در خانه شرم دارند.
تنها پیرزن خدمتکار ، که در اصل روستایی است ، همچنان به او می‌رسد ، گویی هیچ روی نداده است ، و هنگامی که برایش پوست سیب می‌آورد ، کمی در آنجا می‌ماند و به مهربانی با او گفتگو می‌کند.

از آن پس،‌ گرگور دیگر تقریبا از مخفیگاهش خارج نمی‌شود. 
اما یک شب، به صدای ویولون، آهسته از زیر تخت بیرون می‌آید و چون به سمت نوری که از در باز به درون می‌تابد پیش می‌رود٬ ناگهان خود را در میان جمع خانواده می‌یابد. 
همه با دیدن او وحشت و تنفرشان را ابراز می‌دارند؛ و پدرش ، خشمگین ، سیبی را به سویش پرتاب می‌کند ، سیب به پشتش می‌خورد و لاکش را می‌شکند.

گرگور، چون به مخفیگاه خویش بازمی‌گردد، آهسته رو به مرگ می‌رود٬ زخمش می‌گندد و بر اثر آن لاک تکه تکه از بدنش جدا می‌شود. 
کسی اعتنایی به مرگ او نمی‌کند. 
تنها خدمتکار جدید زمانیکه او را همراه خاکروبه‌ها به دور می‌اندازد، آهی از روی دلسوزی می کشد و می‌گوید:

« حیوانک، راحت شدی »

سیزده درد مشترک ایرانیان چیست .. ؟!



1 - ﺍﮐﺜﺮ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﺗﺨﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﺮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ.
2 - ﺩﺭ ﻫﺮ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺷﺨﺼﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ.
3 - ﺑﺎ ﻃﻨﺎﺏ ﻣﻔﺖ ﺣﺎﺿﺮﯾﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭ ﺑﺰﻧﯿﻢ.
4 - ﺑﻪ ﺑﺪﺑﯿﻨﯽ ، ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
5 - ﻧﻮﺍﻗﺺ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺭﻓﻊ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻗﺪﺍﻣﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
6 - ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻓﻀﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦ ‏« ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ‏» ﺷﺮﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
7 - ﮐﻠﻤﻪ ﯼ ‏«ﻣﻦ ‏» ﺭﺍ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ‏« ﻣﺎ ‏» ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ.
8 - ﻏﺎﻟﺒﺎً ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ.
9 - ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
10 - ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﻋﺎﺟﺰﯾﻢ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﺭﻭﺯﻣﺮﮔﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ.
11 - ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﮔﯽ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻗﺪﻣﯽ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
12 - ﺩﺍﺋﻤﺎً ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ، ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
13 - ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻗﯿﻘﻪ  آخر ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ.

انتخاب دین

دوست دیندار...!
در این کره خاکی ... بیش از  ۲۰ دین بزرگ برای انتخاب کردن وجود دارند که شما بی خدایی را نادرست و  ۱۹ دین دیگر را ساختگی میدانی ...!
و تنها دینی که بواسطه جبر جغرافیایی به شما تحمیل شده  تنها دین راستین می دانی ....!
چطور به این نتیجه رسیده‌ای..؟!
آیا شما تمام ادیان را مورد بررسی قرار داده‌ای؟!
معیار شما برای درستی یک دین و انتخاب آن چیست؟!
دینی که از پدر و مادرت به ارث بُرده ای ..!

۱ ) مسیحیت ۲.۱ میلیارد نفر

2 ) اسلام ۱.۳ میلیارد

3 ) بی‌دینی (شامل خداناباوران و ندانم‌گرایان) ۱.۱ میلیارد

4 ) هندو ۹۰۰ میلیون

5 ) ادیان سنتی چین ۴۰۰ میلیون

6 ) بودیسم ۳۷۵ میلیون

7 ) ادیان قبیله‌ای و بندی ۳۰۰ میلیون

8 ) ادیان سنتی آفریقایی ۱۰۰ میلیون

9 ) سیک ۲۳ میلیون

10 ) جوچه (دین ساختگی رهبران کرهٔ شمالی) ۱۹ میلیون

11 ) روح‌گرایی ۱۵ میلیون

12 ) یهودیت ۱۴ میلیون

13 ) بهائیت ۷ میلیون

14 ) جینیسم ۴.۲ میلیون

15 ) شینتو ۴.۱ میلیون

16 ) چاو دای ۴ میلیون

17 ) زرتشتی ۲.۶ میلیون

18 ) تنریکیو ۲ میلیون

19 ) نئوپاگانیسم ۱ میلیون

20 ) جهان‌گرایی توحید گرا ۸۰۰ هزار نفر

21 ) جنبش راستافاری ۶۰۰ هزار نفر

آری دوست دیندار...!
ادیان حقیقت نیستند، فرهنگ هستند.

۲۸ آذر ۱۳۹۶

کاسموس ( بیوگرافی زمین )


📌 فیلم کاسموس ( بیوگرافی زمین )

📌 زبان : دوبله فارسی

📌 موضوع : بیوگرافی زمین 

📌 کارگردان : بیل پوپ

کاسموس ( بیوگرافی زمین )
📌 مجری : نیل دگراس تایسون

📌 حجم : 706 مگابایت

📌 فرمت : mov یا همان MP4 و قابل پخش در KMplayer, vlc و..



سری برنامه های کاسموس با اجرای " نیل دگراس تایسون " بنیان گذار شیوه ایی جدید از داستان گویی علمی است .تا بتواند زوایای مختلف حیات و پیرامون آنرا بزبان ساده توصیف کند.



⭕️ دانلود فیلم کاسموس ( بیوگرافی زمین )

۱۴ آذر ۱۳۹۶

ادعای پیامبری در علم

ادعای پیامبری در علم

اندر مصائب کشتی نوح .....

مصائب کشتی نوح

مناظره لرد برتراند راسل و فردریک کاپلستون (تجربه دینی)

برتراند راسل و فردریک کاپلستون معروف در سال ۱۹۴۸ در رادیو بی‌بی‌سی با یکدیگر مناظره ای انجام دادند در مورد وجود خدا. نیاز به توضیح نیست که راسل در مقابل خدا موضعش ندانم‌گرایانه (لاادری‌) است و کاپلستون موضعش مثبت.


مناظره لرد برتراند راسل و فردریک کاپلستون

مبحث : تجربهٔ دینی 

⭕️ کاپلستون: بله. چطور است که من چند کلمه ای درباره تجربه دینی بگویم و بعد به اخلاق بپردازیم؟ من تجربه دینی را به عنوان دلیل قاطع وجود خدا در نظر نمی گیرم ، بنابراین شیوه بحث ما کمی تغییر پیدا خواهد کرد. ولی فکر میکنم که میتوان گفت که بهترین توجیه حال یا تجربهٔ دینی ، وجود خداست. منظور من از تجربه دینی فقط یک حال خوش نیست ، منظور من آگاهی آمیخته با عشق ولی غیر مشخص است نسبت به چیزی که به نظر صاحب تجربه ناچارا بیرون از وجود خود او مینماید ، چیزی که از حد همه موضوعات تجربهٔ عادی فراتر میرود ، چیزی که نمیشود تصویر یا تصورش را مشخص کرد ولی در عین حال شک کردن در واقعیت آن هم غیر ممکن است - دست کم در زمان ادامه آن حال. من میگویم که این حال را نمیتوان به طور کافی و وافی و بدون سقط مطلب و فقط به طریق ذهنی توجیه کرد. دست کم آسان ترین توجیه آن تجربه واقعی و‌ اساسی این است که فرض کنیم آن تجربه یک علت عینی دارد. 

 🔴 راسل: در جواب این طرز استدلال باید بگویم که اصولا استدلال از حالات ذهنی خودمان به چیزی در خارج از ما کار خیلی خطرناکی است. حتی وقتی هم که همهٔ ما اعتبار چنین استدلالی را تصدیق کنیم ، به نظر من فقط به واسطه اجماع افراد بشر است که صحت آن را احساس میکنیم. اگر جماعتی در یک اتاق باشند و ساعتی هم در آن اتاق باشد، همه افراد آن جماعت آن ساعت را میبینند. این نکته که همه ساعت را می بینند باعث میشود که افراد آن جماعت فکر کنند که درمورد ساعت دچار توهم نیستند. در صورتی که این حالات دینی معمولا خیلی خصوصی هستند. 

⭕️ کاپلستون: بله ، همین طور است‌. من فقط درباره وجد و حال عرفانی بالاخص صحبت میکنم و به هیچ وجه آن احوالی را که تصورات و توهمات نامیده میشود داخل بحث نمیکنم. منظور من فقط تجربه ای است که انسان نسبت به یک امر متعال پیدا میکند ، یا نسبت به چیزی که یک امر متعال بنظر میرسد، و کاملا هم قبول دارم که این تجربه قابل تعریف نیست. به یاد دارم جولیان هاکسلی در یک سخنرانی میگفت که حال دینی یا عرفانی درست مثل عاشق شدن و لذت بردن از شعر و نقاشی واقعیت دارد. خوب ، من فکر میکنم که وقتی ما از شعر و نقاشی لذت میبریم از اشعار معین و پرده های معین لذت میبریم. و خوب وقتی هم که عاشق میشویم عاشق یک آدم معین میشویم ، نه عاشق هیچکس ...

🔴 راسل: ببخشید که توی حرف شما میدوم ، به هیچ وجه همیشه اینطور نیست. رمان نویس های ژاپنی فقط وقتی از محبوبیت خودشان خاطر جمع میشوند که عدهٔ زیادی از مردم بخاطر دختر قهمرمان داستان ، که خیالی است ، خودکشی کنند. 

⭕️ کاپلستون: خب دربارهٔ این اتفاقاتی که در ژاپن می افتد من باید بگویم که توضیح اینها بر عهده راوی است. من خوشبختانه باید عرض کنم که خودکشی نکرده ام ، ولی در برداشتن دو قدم مهم در زندگی خودم قویا تحت تأثیر دو کتاب شرح حال قرار گرفته ام. اما باید بگویم که بین این تأثیری که این کتاب ها بر من داشته اند و حال عرفانی بالاخص کمتر شباهتی وجود دارد. یعنی البته تا آن حد که یک شخص خارجی میتواند تصوری از این حال داشته باشد. 

🔴 راسل: خوب ، پس منظور من این است که ما خدا را نباید با قهرمانان یک رمان در یک ردیف قرار دهیم. شما قبول دارید که خدا با قهرمان داستان فرق دارد؟
⭕️ کاپلستون : البته قبول دارم ، ولی من میگویم که بنظر نمیرسد که بهترین توجیه ،توجیه ذهنی محض باشد ، البته در مورد اشخاصی که با زندگی چندان ارتباطی ندارند توجیه ذهنی کاملا ممکن است ، یعنی در مورد اشخاص خیالاتی و متوهم و غیره. اما وقتی به عرفای به اصطلاح ناب میرسیم ، مثل فرانسیس قدیس ، وقتی که با حالی روبرو میشویم که محبت سرشار و جوشان و خلاق از آن حاصل میشود ، به نظر من بهترین توجیه این حال این است که به وجود یک علت عینی برای آن قائل شویم. 

🔴 راسل: من به صورت جزمی نمیگویم که خدا نیست. من میگویم که ما نمیدانیم که هست. آنچه را عرفا در این باب نقل کرده اند من فقط میتوانم به همان صورتی تلقی کنم که دیگران در ابواب دیگر نقل کرده اند ، و من می بینم که انواع و اقسام مطالب را اشخاص اشخاص نقل میکنند ، و یقین دارم که شما به وجود جن و غول و این قبیل چیزها قائل نیستید - و حال آنکه راجع به این موجودات هم اشخاص عینا به همان لحن و اعتقاد سخن گفته اند. و شخص عارف اگر تصوراتش صادق باشد لابد میداند که شیاطین هم وجود دارند. ولی من نمیدانم که وجود دارند. 

⭕️ کاپلستون: ولی مسلما در مورد شیاطین بیشتر صحبت از اشخاص است که شیطان و فرشته و غیره به نظرشان آمده است. من این قبیل توهمات بصری را کنار میگذرام، چون به نظرم آنها قطع نظر از آن امر عینی که ظاهرا دیده میشود ، قابل توجیه هستند. 

🔴 راسل: ولی آیا شما فکر نمیکنید که موارد فراوانی را نقل کرده اند که اشخاص معتقد بوده اند که شیطان در قلب آنها با آنها حرف زده است، درست همانطور که عرفا میگویند خدا با آنها حرف زده است - مقصودم ظاهر شدن اشباح خارجی نیست. مقصودم تجربهٔ ذهنی محض است، این نوع تجربه ظاهرا نظیر همان تجربه ای است که عرفا از خدا پیدا میکنند. و‌من نمیفهمم از آنچه که عرفا درباره خدا میگویند چطور میتوان برهانی بیرون کشید که به همان اندازه در مورد شیطان هم مصداق نداشته باشد. 

⭕️ کاپلستون: البته من کاملا قبول دارم که مردم تصور کرده اند یا اندیشیده اند که صدای شیطان را شنیده اند یا اینکه او را دیده اند. ولی من گمان نمیکنم که اشخاص مدعی شده باسند که شیطان را درست به همان کیفیتی تجربه کرده اند که عرفا دربارهٔ خدا میگویند. مثلا یک نفر غیر مسیحی مثل فلوطین را در نظر بگیرید. فلوطین اذعان دارد که این تجربه غیر قابل تبیین است، موضوع این تجربه موضوع عشق است و لذا باعث وحشت و اشمئزاز نیست. و نتیجه این تجربه ، یا عرض کنم که اعتبار این تجربه ، از روی سوابق زندگی فلوطین معلوم میشود. اگر ما گفتهٔ فرفریوس دربارهٔ مهربانی و نیک خواهی فلوطین را باور داشته باشیم ، لااقل معقول تر این خواهد بود که بگویین فلوطین چنین تجربه ای داشته است. 

🔴 راسل: این نکته که فلان اعتقاد از لحاظ اخلاقی تأثیر خوبی بر شخص داشته باشد به هیچ وجه دلیل بر صحت آن اعتقاد نمیشود. 

⭕️ کاپلستون: نخیر ، اما اگر بتوان ثابت کرد که آن عقیده باعث آثار خوب در زندگی آن شخص بوده است ، من آن را قرینه ای  در تأیید یک حقیقت خواهم دانست ، لااقل در تأیید قسمت مثبت آن عقیده ، نه دلیل بر اعتبار کل آن. در هر صورت من کیفیت زندگی را به عنوان دلیل صداقت و صحت عقل شخص عارف عنوان کردم ، و ‌نه به عنوان صحت و صدق عقاید او. 

🔴 راسل: ولی من حتی این را هم دلیل نمیدانم ، خود من تجاربی داشته ام که زندگیم را عمیقا تغییر داده اند. و لااقل در آن موقع فکر میکردم که این ‌تغییر در جهت بهتری بودی است. آن تجارب مهم بوده اند ، ولیکن دلیل بر وجود چیزی در خارج از خود من نمیشدند‌، و‌ اگر هم من تصور میکردم که دلیل چنین چیزی میشدند ، این نکته که تأثیر آنها بر من تأثیر سالمی بود ، گمان نمیکنم دلیل بر این‌ میشد که من حق دارم.


⭕️ کاپلستون: نخیر ، ولی من گمان میکنم که آن تأثیر خوب محک صداقت شما در نقل آن تجربه میتوانست باشد. لطفا به یاد داشته باشید که منظور من این ‌نیست که اقوال و ‌تعبیرات یک شخص عارف دربارهٔ احوال و تجارب عرفانی اش ‌نباید محل بحث و انتقاد باشد. 

🔴 راسل: پر واضح است که وقتی که یک جوان دربارهٔ فلان مرد بزرگ تاریخ مطالعه میکند این کار ممکن است در شخصیت آن جوان تأثیر خوب فراوان داشته باشد - و اغلب هم دارد - و آن مرد بزرگ ممکن است افسانه باشد و وجود خارجی نداشته باشد ، ولیکن تأثیر خوب او در جوان مثل این است که وجود خارجی داشته باشد. از این قبیل آدم ها داریم. مثلا «پلوتارخ» در کتاب «حیات مردان نامی» شرح حال لیکورگوس را آورده است ، لیکورگوس قطعا وجود نداشته است ولی انسان ممکن ‌است تصور کند که لیکورگوس وجود داشته است و ‌سخت تحت تأثیر شرح کارهای او قرار بگیرد. در همچو موردی ‌انسان تحت تأثیر چیزی قرار گرفته استکه مورد عشق و محبت انسان است ، اما این چیز یک چیز موجود نخواهد بود. 

⭕️ کاپلستون: من در این نکته البته با شما کاملا موافقم که انسان ممکن است تحت تأثیر قهرمان یک داستان قرار بگیرد. بدون آنکه وارد این مطلب بشویم که آن چه ‌چیزی است که آدم را تحت تأثیر قرار میدهد ( و به عقیده من این چیز یک ارزش واقعی است ) من گمان میکنم که وضع آن آدم با شخص عارف فرق دارد. بالاخره آن آدمی که تحت لیکورگوس قرار گرفته این احساس مقاومت ناپذیر را ندارد که انگار با واقعیت نهایی تماس پیدا کرده است.  

🔴 راسل: من گمان نمیکنم که شما در خصوص آن شخصیت های تاریخی - یعنی آن شخصیت های غیر تاریخی تاریخ - منظور من را درست متوجه شده باشید.من آن چیزی را که شما اسمش را تأثیر بر روی آدم میگذارید فرض نمی گیریم.فرضمن این است که جوانی که شرح حال شخص را مطالعه میکند و تصور میکند که واقعیت دارد آن شخص را دوست میدارد - و وقوع چنین چیزی خیلی آسان است ، و مع هذا آن جوان یک شبح را دوست داشته است. 

⭕️ کاپلستون: اینکه جوان ما یک شبح را دوست داشته است به یک معنی کاملا صحیح است ؛ منظورم این معنی است که جوان فلان یا بهمان را دوست داشتهه است که وجود ندارد ، اما در عین حال به عقیده من شبح از حیث شبح بودن ‌نیست که انسان دوست میدارد. جوان یک ارزش واقعی را ادراک میکند ، یک اندیشه را ادراک میکند که در نظر او اعتبار عینی دارد و این است آن چیزی که محبت جوان را بر می انگیزد. 

🔴 راسل: به همان معنایی که قبلا در مورد قهرمانان داستان گفتیم. 

⭕️ کاپلستون: بله ، به یک معنی انسان یک شبح را دوست میدارد - این کاملا درست است ، اما به یک معنی دیگر انسان چیزی را دوست میدارد که برای او پر حکم یک ارزش است.




مناظره لرد برتراند راسل و فردریک کاپلستون (برهان اخلاقی)

برتراند راسل و فردریک کاپلستون معروف در سال ۱۹۴۸ در رادیو بی‌بی‌سی با یکدیگر مناظره ای انجام دادند در مورد وجود خدا. نیاز به توضیح نیست که راسل در مقابل خدا موضعش ندانم‌گرایانه (لاادری‌) است و کاپلستون موضعش مثبت.

مبحث : برهان اخلاقی

🔴 راسل: شما حالا دارید میگویید که منظور از خدا عبارت است از هر آنچه خوب است یا حاصل جمع خوبی ها ، یا منظومه چیز های خوب، و ‌لذا وقتی که فلان جوان فلان چیز خوب را دوست میدارد ، در حقیقت خدا را دوست میدارد. آیا منظور شما همین است؟ چون اگر همین باشد محتاج به کمی استدلال خواهد بود. 

⭕️ کاپلستون: منظور من البته این نیست که خدا ، به آن معنی که طرفداران وحدت وجود میگویند ، حاصل جمع یا منظومهٔ همه چیز های ‌خوب است ؛ من وحدت وجودی‌ نیستم ، ولیکن عقیده دارم که هر امر خوبی لحمه ای از ذات الهی است و از ذات الهی ناشی میشود ، به طوری که ، به یک معنی ، آن آدمی که امر حقیقتا خوب را دوست میدارد ، خدا را دوست میدارد ، ولو ‌اینکه اصلا به خدا توجهی نداشته باشد. ولی البته قبول دارم که اعتبار این تعبیر از رفتار فرد ، مسلما متکی بر قبول وجود خداست. 

🔴 راسل: بله ولی این‌ همان مطلبی است که باید اثبات شود. 

⭕️ کاپلستون: همین طور است ، و من برهان مابعدطبیعی را وافی به این مقصود میدانم، منتها ما در این خصوص اختلاف نظر داریم. 

🔴 راسل: ملاحضه کنید ، من به نظرم بعضی چیز ها خوبند و بعضی چیز های دیگر بد اند. من چیز هایی را که خوبند ، چیز هایی که گمان میکنم خوبند ، دوست میدارم و از چیز هایی که گمان میکنم بد اند بیزارم. من نمیگویم که این چیز ها به این دلیل خوبند که در خوبی ذات الهی سهیم اند. 

⭕️ کاپلستون: درست ، ولی توجیه شما برای تمایز خوبی و بدی چیست؟ یا اینکه این تمایز را چگونه به نظر می آورید؟ 

🔴 راسل: توجیه من در این خصوص بیش از توجیه تمایز بین آبی و زرد نیست. توجیه من برای تمایز بین آبی و‌ زرد چیست؟ من‌ میبینم که این دو با هم فرق دارند. 

⭕️ کاپلستون: خوب ‌من قبول دارم ، این توجیه بسیار عالی است ، شما آبی و زرد را از راه دیدن تمیز میدهید ، خوبی و بدی را از چه راهی تمیز میدهید؟ 

🔴 راسل: از راه احساس

⭕️ کاپلستون: از راه احساس. خوب ‌، من هم همین را میخواستم بدانم. شما فکر میکنید که خوبی ‌و‌ بدی فقط به احساس شما راجع اند؟ 

🔴 راسل: خوب ، چرا یک چیز ‌زرد به نظر میرسد و‌یک چیز آبی. من از دولت سر فیزیکدان ها میتوانم به این سؤال تا کمابیش جواب بدهم. در خصوص اینکه چرا من یک چیز را خوب میدانم و یک چیز دیگر را بد ، احتمالا جوابی از همین قبیل هست ، منتها هنوز به آن صورت حلاجی نشده است و من نمیتوانم چنین جوابی به شما بدهم‌. 

⭕️ کاپلستون: خوب ، بگذارید طرز رفتار فرمانده بازداشتگاه بلزن را به عنوان مثال در نظر بگیریم. این طرز رفتار به نظر من و شما نامطلوب میآید. در نظر آدولف هیتلر ظاهرا این رفتار خوب و مطلوب بوده است ، تصور میکنم که شما ناچار خواهید‌ بود اذعان ‌کنید که این طرز رفتار برای هیتلر خوب بوده است و‌ برای شما بد. 


🔴 راسل: نه من تا حد پیش نمیروم. منظور این است که به نظر من مردم ممکن است در این مورد هم مثل سایر موارد اشتباه کنند‌. اگر شما یرقان داشته باشید چیزهایی را زرد میبینید که زرد نیستند. شما اشتباه میکنید.

⭕️ کاپلستون: بله آدم ممکن است اشتباه کند ولی اگر قضیه فقط مربوط به عاطفه و احساس باشد باز هم آدم اشتباه میکند؟ هیتلر قطعا تنها کسی بود که میتوانست در خصوص عواطف خودش حکم کند.

🔴 راسل: کاملا صحیح  است که بگوییم آن طرز رفتار موافق عواطف هیتلر بود. اما در خصوص تأثیر آن در میان دیگران چیزهای مختلف میتوان گفت. میتوان گفت که اگر فلان چیز فلان تأثیر را بر عواطف هیتلر دارد ، آن وقت خود هیتلر تأثیر کاملا متفاوتی بر عواطف دیگران دارد. 

⭕️ کاپلستون: قبول. پس در این صورت هیچ محک عینی خارج از احساسات برای محکوم کردن طرز رفتار فرماندهٔ بلزن وجود ندارد؟ 

🔴 راسل: نه بیش از آنچه برای آدم کور رنگ وجود دارد ، که عینا در همچو وضعی است. ما آدم کور رنگ را چرا عقلا محکوم میکنیم؟ نه برای این است که در اقلیت است؟ 

⭕️ کاپلستون: من میگویم برای اینکه همچو آدمی فاقد یک چیزی است که قاعدتا جزء طبیعت آدم است. 

🔴 راسل: بله ، اما اگر در اکثریت بود همچو حرفی نمیزدیم؟ 

⭕️ کاپلستون: پس شما میگویید که خارج از احساس هیچ محکی وجود ندارد که ما به کمک آن تمایز بین رفتار فرماندهٔ بلزن و مثلا «سر استافورد کریپس» یا «اسقف کانتربوری» را از هم تمیز بدهیم؟ 

🔴 راسل: احساس در اینجا قدری بیش از اندازه ساده شده است. ما باید اثرات اعمال و احساسات خودمان نسبت به آن اثرات را هم به حساب بیاوریم. میشود اینطور استدلال کرد که فلان نوع رویداد ها از نوعی هستند که آدم دوست دارد و بهمان نوع از نوعی که آدم دوست ندارد. بعد باید اثرات اعمال را به حساب بیآورید. شما خیلی راحت میتوانید بگویید که اثرات اعمال فرماندهٔ بلزن دردناک و نامطبوع است. 

⭕️ کاپلستون: موافقم، برای همهٔ آدم های بازداشتگاه خیلی دردناک و نامطبوع بوده است. 

مناظره لرد برتراند راسل و فردریک کاپلستون

🔴 راسل: بله ، ولی نه تنها برای آدم های بازداشتگاه بلکه برای آدم های بیرون هم که دربارهٔ این اعمال فکر کرده اند دردناک بوده است. 

⭕️ کاپلستون: بله، در عالم تخیل کاملا درست است. اما نکتهٔ مورد نظر من همین است. من با آن اعمال موافق نیستم و میدانم که شما هم موافق نیستید. ولی من نمیفهمم که شما بر اساس چه دلیلی با آن موافق نیستید، چون که آن اعمال بالاخره برای خود فرماندهٔ بلزن که خوشایند بوده اند. 

🔴 راسل: بله ، ولی من در این مورد بیش از مورد ادراک رنگ احتیاج به دلیل ندارم. بعضی از مردم هستند که خیال میکنند همه چیز زرد است ، بعضی مردم یرقان دارند ، و من با این مردم موافق نیستم. من نمیتوانم ثابت کنم که همه چیز زرد نیست ، دلیلی برای اثبات این موضوع در دست نیست ، ولی بیشتر مردم با من موافقند که همه چیز زرد نیست‌ ، و بیشتر مردم هم با من موافقند که فرماندهٔ بلزن اشتباه میکرد. 

⭕️ کاپلستون: ببینم ، شما به تعهد اخلاقی قایل هستید؟ 

🔴 راسل: جواب این سؤال خیلی مفصل است ، در عمل - بله. از لحاظ نظری ، باید تعهد اخلاقی را به دقت تعریف کنم. 

⭕️ کاپلستون: خوب ، شما فکر میکنید کلمه «باید» فقط حاکی از یک طنین اخلاقی است؟   

🔴 راسل: نه من چنین چیزی ‌نمیگویم ، چون  همانطور که لحظه ای پیش میگفتم ‌باید باید اثرات قضیه را هم به حساب آوریم ، و من گمان میکنم که رفتار صحیح آن رفتاری است که در بین همهٔ اعمال ممکن منجر به پدید آمدن بزرگترین تفاضل ارزش ذاتی بشود ، و انسان باید در حکم دادن به صحت امور نتایج احتمالی کار را هم به حساب آورد.  

⭕️ کاپلستون: خوب ، من مسئله تعهد اخلاقی را برای این پیش کشیدم که فکر کردم از آن راه میتوانیم به موضوع وجود خدا نزدیک بشویم. اکثریت عظیم نژاد بشر قایل به تمایز صواب و خطا هستند و همیشه بوده اند ، به نظر من این اکثریت نسبت به یک تعهد در عالم اخلاق آگاهی دارند. عقیده من این است که بهترین توجیه ادراک ارزش ها و آگاهی نسبت به قانون اخلاقی یا تعهد اخلاقی عبارت است از فرض یک‌ مبنای فراتر از حس برای ‌ارزش ها و ‌فرض وجود یک وضع کنندهٔ قانون اخلاقی. منظور من از «وضع کنندهٔ قانون اخلاقی» کسی است که به میل و اختیار خود قانون اخلاقی را وضع کرده باشد. در حقیقت به نظر من آن دسته از منکرین متجدد که در جهت عکس استدلال کرده اند ، یعنی گفته که «خدا نیست ، لذا ارزش مطلق نیست ، لذا قانون مطلق نیست» حرفشان کاملا منطقی است‌. 

🔴 راسل: من‌از کلمه «مطلق» خوشم نمیآید. من فکر نمیکنم که هیچ‌چیز مطلقی وجود داشته باشد ،‌هر چه میخواهد باشد ، مثلا همین قانون اخلاقی مدام ‌در حال تغییر است. در یکی از ‌مراحل تکامل نوع بشر تقریبا همه عقیده داشتند که آدمخواری از فرائض است. 

⭕️ کاپلستون: ولی به نظر من اختلاف در احکام اخلاقی جزئی برهان قاطعی بر ضد کلیت قانون اخلاقی نمیشود. بگذارید که یک لحظه فرض کنیم که ارزش های اخلاقی مطلق ‌وجود دارند. حتی بر اساس چنین فرضی هم باید انتظار داشت که‌ گروه های ‌مختلف مردم برداشت های متفاوتی از این ارزش ها داشته باشند. 

🔴 راسل: من متمایل به این فکر هستم که کلمه باید ، یعنی احساسی که آدم ‌نسبت به این کلمه دارد ، انعکاسی است از آنچه پدر و مادر یا لله و دایه به او گفته اند. 

⭕️ کاپلستون: ‌ولی من گمان نمیکنم که موضوع «باید» را فقط به وسیله پدر و مادر یا لله و دایه بشود توجیه کرد. من حقیقتا نمیدانم که این مفهوم را جز به عبارت خود به چه صورتی میتوان به کسی منتقل کرد. به نظر من اگر یک نظام اخلاقی بر عهده وجدان بشری باشد ، چنین نظامی سوای وجود خدا غیر قابل فهم خواهد بود.


🔴 راسل: پس شما ناچارید که یکی از این دو چیز را بگویید. یا خدا فقط با عدهٔ کمی از مردم حرف میزند - از جمله شخص جنابعالی - یا اینکه خدا موقع حرف زدن با وجدان مردمان وحشی چیز هایی به آنها میگوید که حقیقت ندارد. 

⭕️ کاپلستون: ملاحضه کنید ، من نمیگویم که خدا دستورات اخلاقی را به صورت املاء به وجدان میگوید. مسلما تصور بشر از محتوی‌ قانون اخلاقی بستگی زیادی با تربیت و محیط دارد. و هر فردی برای تعیین اعتبار اندیشه های اخلاقی گروه اجتماعی خود باید عقل خود را به کار برد. اما امکان انتقاد از قانون اخلاقی مختار مبتنی بر این فرض است که یک معیار عینی وجود دارد ، که یک نظام اخلاقی آرمانی هست، که خود را تحمیل میکند ( منظورم ‌این است که جنبهٔ اجباری آن مورد قبول است ) من فکر میکنم که قبول چنین نظام‌ اخلاقی آرمانی ای مستلزم قبول امر ممکن است. یعنی حاکی از وجود یک مبنای واقعی برای خداست. 

🔴 راسل: ولی به نظر من اینطور میرسد که واضع قانون همیشه پدر و مادر آدم بوده اند یا آدم هایی مثل آنها. از این قبیل واضعین قانون در این عالم خاکی فراوان بوده اند، و اینجا معلوم میشود که وجدان اشخاص در مکان ها و زمان های مختلف چرا به این شدت تفاوت میکند. 

⭕️ کاپلستون: چیزی که از اینجا معلوم میشود عبارت است توجیه تفاوت در ادراک ارزش های اخلاقی جزئی ،که در غیر این صورت غیر قابل توضیح است. چیزی که معلوم میشود عبارت است توجیه تغییراتی در هیولای قانون اخلاقی که در دستورات اخلاقی مورد قبول ملت های مختلف و افراد مختلف صورت میگیرد ، اما صورت آن ، آن چیزی که «کانت» اسمش را واجب قطعی میگذارد ، آن «باید» من حقیقتا نمیفهمم که چگونه آن مفهوم به وسیلهٔ مادر یا دایه قابل انتقال میتواند باشد ؛ چون تا آنجا که من میبینم هیچ زبان و عبارت ممکنی وجود ندارد که به آن وسیله بشود این مفهوم را توضیح داد. این مفهوم به عبارتی غیر از خودش قابل تعریف نیست ، زیرا همین که شما این مفهوم را به عبارتی غیر از خودش تعریف کنید ، آن را توجیه کرده اید و دیگر یک «باید» اخلاقی نیست ، چیز دیگری است. 

🔴 راسل: به نظر من معنی «باید» عدم رضایت خیالی یک شخص است. ممکن است عدم رضایت خیالی خدا باشد ، ولی به هر حال عدم رضایت خیالی یک شخص است. من فکر میکنم معنی «باید» همین است. 

⭕️ کاپلستون: به نظر من آنچه به آسانی از راه تربیت و محیط قابل توجیه است عادات خارجی و منعیات و این قبیل چیزهاست ؛ اما اینها به نظر من جزء چیزی است که من اسمش را هیولای قانون ، یا محتوی قانون میگذارم. اما مفهوم خود «باید» به وسیله رئیس قبیله یا هیچ شخص دیگری قابل انتقال نیست ، زیرا عبارت دیگری که بتواند ناقل این مفهوم باشد وجود ندارد. به نظر من این قضیه تماما [ راسل کلام کاپلستون را قطع میکند ... ] 

🔴 راسل: ولی من دلیلی برای این حرف نمی بینم. همه ما موضوع انعکاس مشروط را میدانیم. میدانیم که اگر یک حیوان را عادتا به خاطر یک نوع کار به خصوص مجازات کنند ، حیوان از آن کار خودداری خواهد کرد. من فکر نمیکنم که علت خودداری حیوان این باشد که پیش خودش استدلال کند که «اگر بکنم صاحب عصبانی میشود» حیوان احساس میکند که این کار را «نباید» کرد. در مورد خودمان هم همین کار را میتوانیم بکنیم و نه بیش از این. 

⭕️ کاپلستون: من دلیلی نمی بینم که فرض کنیم حیوان نسبت به تعهد اخلاقی آگاهی دارد ، و وقتی که حیوان فرمان ما را اطاعت نمیکند ما مسلما او را اخلاقا مسئول نمیدانیم. ولیکن آدم نسبت به تعهد اخلاقی و ارزش ها آگاهی دارد. من دلیلی نمی بینم که فرض کنیم انسان را هم میتوان مانند حیوان «مشروط» کرد ، و فکر نمیکنم که اگر هم بخواهیم بتوانیم این کار را بکنیم. اگر روانشناسی رفتاری صحیح میبود در آن صورت هیچ فرق عینی بین نرون امپراتور و فرانسیس قدیس وجود نمیداشت. آقای لرد راسل ، من از این احساس ناگزیرم که شما فرماندهٔ بلزن را اخلاقا مسئول میدانید و خود شما تحت تأثیر هیچ‌ شرایطی به آن صورت عمل نمیکردید ، ولو اینکه تصور میکردید ، یا دلیلی میداشتید که تصور کنید ، که تفاضل خوشبختی نژاد بشر به واسطهٔ آن طرز رفتار وحشتناک یک عده آدم ممکن است بیشتر بشود.


برچسب‌ها

کتاب (39) فرگشت (37) دانلود کتاب (34) آتئیست (33) فرگشت انسان (32) تکامل تدریجی انسان (25) تکامل تدریجی (24) بیخدا (23) فیلم مستند (22) اسلام (21) خداناباور (21) نقد-قرآن (21) دگرگونش (19) خرافات (17) نقد-قران (15) کاریکاتور (15) ریچارد داوکینز (14) استیون هاوکینگ (13) حضرت-محمد (13) مسلمان (13) کاریکاتور محمد (13) دانلود فیلم (12) زنان-حضرت-محمد (12) زنان-محمد (12) مستند علمی (12) نقد-زندگی-حضرت-محمد (12) انسان‌شناسی (11) داروین (11) نخستی‌شناسی (11) استیون ویلیام هاوکینگ (10) سردهٔ انسان (10) نظریه فرگشت (10) نقد قرآن (10) باستان‌شناسی (9) خدا (9) طنز (9) فیلم (9) جهش ژنتیکی (8) تکامل (7) دگرگونش انسان (7) مستند (7) برهان اخلاقی (6) حضرت محمد (6) حیات تصادفی (6) نژاد پرست (6) آگنوستیک (5) ادیان (5) برتراند راسل (5) بریده کتاب (5) بیگ بنگ (5) سخنرانی TED (5) سخنرانی تد (5) سخنرانی ریچارد داوکینز (5) ندانمگرا (5) کشتی نوح (5) اجداد انسان (4) امام زمان (4) جادوی فرگشت (4) دین (4) زنان (4) شیعه (4) عزاداری محرم (4) فیزیک (4) پروکونسول (4) اشرف مخلوقات (3) امام حسین (3) انسان‏‌نما (3) جهش زن (3) جهنم (3) داروینیسیم (3) راسل (3) زن ستیزی (3) سوره نساء (3) عایشه (3) عزاداری (3) علم (3) فردریک کاپلستون (3) مناظره (3) نیل دگراس تایسون (3) ویل دورانت (3) کودک آزاری در اسلام (3) یووال نوح هراری (3) آزادي بيان در اسلام (2) امام-علی (2) انسان خردمند (2) برایری زن و مرد اسلام (2) برده داری (2) برهان شر (2) بیخدایان (2) بیخدایی مبارز (2) توضیح-المسائل-امام-خمینی (2) توهین به مقدسات (2) جان وینستون لنون (2) جهان بیخدا (2) جهان وطن (2) حجاب (2) حجاب اجباری (2) حجاب اسلامی (2) حضرت علی (2) حفصه (2) خداناباوران (2) خلقت گرایان (2) داروين (2) دانش (2) دانلود کتاب الفبای فلسفه (2) دندروپیتِکوس (2) رساله (توضیح المسائل) امام خمینی (2) زمین شناسی (2) زن-در-اسلام (2) زنان در قرآن (2) سم هریس (2) سوره آل عمران (2) سوره صافات (2) سکس، مرگ و معنای زندگی (2) عوام (2) فرانتس کافکا (2) فروید (2) فرگشت تولید مثل جنسی (2) فضانورد (2) قرآن (2) لاورنس کراوس (2) ماریه-قبطیه (2) محمد بن عبدالله (2) مستند سکس، مرگ و معنای زندگی (2) مستند نابغه (2) مسلمانان (2) معجزه (2) میچیو کاکو (2) نجوم (2) نقد ادیان (2) نقد زندگی تاریخی حضرت محمد (2) هنر (2) هوموهابیلس (2) پوپولیست (2) پوپولیسم (2) ژان پل سارتر (2) ژن (2) کاسموس (2) کافکا (2) کتاب انسان خردمند (2) کعبه (2) کوروش (2) ( آموزه های قرآن ) (1) Capernaum (1) DNA (1) GENIUS (1) God is a concept (1) Pink Floyd (1) spacex (1) آتاترک (1) آتاتورک (1) آدم و حوا (1) آدمِ دانا (1) آردیپیتکوس رامیدوس (1) آریا مهر (1) آریل دورانت (1) آزارجنسی (1) آزمایش-الهی (1) آفریقا (1) آلبر کامو (1) آلبرت-انيشتن (1) آلن دو باتن (1) آموزه های قرآنی (1) آندره ژید (1) آنچه اسلام به ایران هدیه داد (صادق هدایت) (1) آگیپتوپیتکوس (1) آیا حضرت محمد معصوم بوده است؟ (1) آیا خداوند ميخواهد شر را از ميان بردارد ؟ (1) ابراهیم (1) ابرنواختر (1) احکام شرعی (1) اختیار در قران (1) اختیار-در-قران (1) اخلاق (1) اديان (1) ادیسون (1) اراده آزاد (1) اربعین حسینی (1) ازدواج (1) اسامی قرانی (عربی) دختران و پسران (مونث و مذکر) (1) استالین (1) استجابت دعا (1) استرالوپیتکوس (1) اسلام دین صلح (1) اسلام و مسیحیت (1) اسپیس ایکس (1) اشکالات علمی در قران (1) اعجاز-قرآن (1) افسانه سیزیف (1) افسانه کشتی نوح (1) ام حبیبه (1) ام کلثوم (1) امر به معروف و نهی از منکر (1) انتخاب طبيعي (1) انترناسیونالیسم (1) انسان خدا را آفرید (1) انسان خدا را ساخت (1) انسان ماهر (1) انسانیت (1) انسان‌ راست قامت (1) انسان‌ کارورز (1) انسان‌شناسی فیزیکی (1) انفجار بزرگ (1) انکار خدا (1) انیشتن (1) اکسپرسیونیسم (1) اکسپرسیونیسم انتزاعی (1) ایات-متضاد-در-قران ، تضاد-در-قران (1) ایران (1) باروخ بندیک اسپینوزا (1) باغ فدک (1) برخورد بین تمدن ها (1) برده داری در اسلام و قرآن (1) برده داری-در-قرآن (1) بـاور هـای دیـنـی (1) بنام انسان بخشنده مهربان (1) به عقیده من توهین نکنید (1) بی خدایان (1) بی خدایی (1) بیوگرافی (1) تاریخ طبری (تاریخ الرسل و الملوک) (1) تاریخ فلسفه (1) تاریخچه‌ زمان (1) تربیت (1) ترس (1) ترور (1) ترور و کشتار در صدر اسلام (1) تسلا (1) تشکیل سیارات (1) تعبیر خواب و بیماریهای روانی (1) تفسیر قرآن (1) تفسیرهای زندگی (1) تلگرام کانون آتئیست ها (1) تناقض در رفتار (1) تناقض قرآن در مورد دستمزد پیامبر (1) تناقضات قرآن ، ناسخ و منسوخ در قرآن (1) تناقضات-در-قران، ناسخ-و-منسوخها-در-قران، ایات-متشابه (1) تهوع (1) توتم و تابو (1) توضیح_المسائل (1) توهین و فحاشی در قرآن (1) تکنولوژی (1) جامعه ‌شناسی ‌خودمانی (1) جان لنون (1) جان-لنون (1) جبر (1) جد مشترک انسان (1) جنوبی کپی (1) جهان در پوست گردو (1) جهان های موازی (1) جهان چگونه کار می کند؟ (1) جهانی از عدم (1) جهنم در قرآن (1) جهنمیان (1) جویریه (1) حدود اسلامی (1) حدیث امام صادق، حدیث امام باقر، حدیث امام رضا، حدیث امام کاظم ، حدیث حضرت امام علی، حدیث حضرت محمد (1) حسن نراقی (1) حضرت ابراهیم (1) حضرت محمد و کنیزش ماریه و آیات نازله در قرآن (1) حضرت موسی (1) حضرت یونس (1) حضرت-علی (1) حلال و حرام در اسلام (1) حمله اعراب به ایران ، انگیزه اعراب در حمله به ایران ،جنگ جلولا و نهاوند (1) حکمت شادان (1) حیواناتی که با مسلمانان محشور شده و به بهشت می روند (1) حیواناتی که مسخ شدند (1) خالد بن ولید بن مغیره مخزومی ملقب‌ به «سیف الله» (1) خدا بزرگ نیست (1) خدا در نگاه گرسنگان (1) خدا و ترس (1) خدیجه (1) خردگرا (1) خرید نماز و روزه قضا (1) خلفای-راشدین (1) خواننده (1) خودکشی (1) دانش رباتیک (1) دانلود کتاب تعبیر خواب و بیماریهای روانی (1) دانلود،دانلود کتاب،کتاب حلقه ی آفرینش (1) دترمینیسم (1) دختر حضرت محمد (1) دخترانش (1) در حاشیه عزاداری ماه محرم (1) درخت حیات (1) درد مشترک (1) درهم تنیدگی کوانتومی (1) دریوپیتکوس (1) دزموند جان موریس (1) دست از لج بازی بردارید (1) دستور قتل (1) دعا (1) دندانپزشکی اسلامی (1) دنیل دنت (1) دين آبا و اجدادي (1) دی ان ای (1) دیالوگ فیلم (1) دین صلح (1) دینداری (1) دیکتاتور (1) ذوالنورین (1) رابرت گرین اینگرسول ، احمد کسروی ، سم هریس ، ویکتور هوگو ، نیچه ، برتراند راسل ، آلبرت انیشتن (1) رساله امام خمینی (1) رساله-امام-خمینی (1) رفتار (1) رقیه (1) روانشناسی (1) روحانيون (1) ریحانه (1) ریچارد فاینمن (1) زن در اسلام (1) زنان حضرت محمد ( صفیه ) (1) زنان در جهنم (1) زنان سرزمین من (1) زندگی پی (1) زيگموند فرويد (1) زینب (1) زیگموند فروید (1) سارا روزنتال (1) سارتر (1) ساعت ساز نابینا (1) سام هریس (1) ستاره (1) سر بریدن در اسلام (1) سفرنامه (1) سهم الارث در قران و اسلام (1) سوده (1) سوره انعام (1) سوره توبه (1) سوره تکویر (1) سوره یونس (1) سوره-احزاب (1) سوره-بقره (1) سوره-تحریم (1) سوره‌ های قرآن (1) سير تكامل انسان (1) شبه علم (1) شیعه گری (1) صادق هدايت (1) صدر اسلام ، حضرت محمد ، حضرت علی،ابوبکر،عثمان،سقیفه بنی ساعد،ایات شیطانی،کشتار اقوام یهود (1) صدر-اسلام (1) طالع بینی (1) طراحی هوشمند (1) طرح بزرگ (1) ظهور امام زمان (1) عباس کیارستمی (1) عثمان (1) عدالت آسمانی (1) عدالت در جهان (1) عرفان (1) عرفان حلقه (1) علائم ظهور (1) عوام فریب (1) غسل تعمید (1) فاشیسم (1) فال (1) فالگيری (1) فرانسوا ماری آروئه ، ولتر (1) فرح پهلوي (1) فروع دین اسلام (1) فریدریش نیچه (1) فضا (1) فضایل روحی و فضایل عقلی (1) فلسفه (1) فلسفه زندگی (1) فمنیست (1) فناوری (1) فیلم سینمایی (1) فیلم مزرعه حیوانات (1) قادر مطلق (1) قانون مجازات اسلامی (1) قاچاق دختران ایرانی (1) قبایل-یهودی (1) قرآن . سوره تبت (1) قرآن و زنان حضرت محمد (1) قران-و-زنان-حضرت-محمد (1) قضیه شکل اول، شکل دو (1) كاريكاتور (1) كاريكاتور عصبانيت موسي (1) ماریه (1) ماكياولي (1) ماكياولی (1) محمد (1) محمد رضا شاه (1) مدینه منوره (1) مذهب (1) مراسم حج (1) مرگ (1) مزرعه حیوانات (1) مسئله شر (1) مساحقه (1) مستند تلویزیونی ریشه همه پلیدی ها ؟ (1) مستند ریشه همه شر (1) مسخ (1) مسلمانی به چیست؟ (1) مسیحیت (1) مصاحبه (1) معجزه اسلام (1) معجزه-قرآن (1) مغالطه (1) مهبانگ (1) موزیکال (1) موسیقی (1) موسیقیدان (1) میرزا آقا خان کرمانی (1) میمون برهنه (1) میمون درختی (1) میمون مصری (1) میمونه (1) نئاندرتال (1) نابرابری جنسیتی (1) ناتوان (1) ناخوشايندهای فرهنگ (1) ناسا (1) نام-زنان-حضرت-محمد (1) نام-زنان-محمد (1) نخستی‌سانان (1) نصیرالدین طوسی (1) نفد-قرآن (1) نقد زندگی تاریخی امام علی (1) نقد زندگی تاریخی امام علی ،نقش امام علی در کشتار و ترور مخالفان (1) نقد قرآن در محور حدیث (1) نقد-سوره-آل-عمران (1) نقش امام علی در کشتار و ترور مخالفان (1) نماز (1) نهج البلاغه (1) نهیلیسم (1) نگاهی به عملکرد ادیان توحیدی (1) نیچه (1) نیکولا تسلا (1) هاوکینگ (1) هر کسی پول داشت دو دنیا را داشت (1) همجنس گرایی اقایان (1) همجنس گرایی بانوان (1) هنرمند (1) هنرمندان آتئیست (1) هوشمندانه سؤال كنید (1) هومو هابلیس (1) هومو هابیلس (1) هوموارکتوس (1) هوموارگساتر (1) هوموساپینس (1) هوگو ، موري ،‌ توخلسكي ، مارتين ترمان ،‌هاوس ، تامس هاكسلي ، چگوارا ، تاگور ، داروين ، (1) هیچنز (1) واژه نامه (1) وحشت (1) وعده بهشت (1) ولتر،اسپینوزا (1) ویلیام لین کریگ (1) يك آتئيست در ميان مسلمانان (1) پائولو کوئیلو (1) پسر-حضرت-محمد (1) پلِسیاداپیس (1) پندار خدا (1) پوچ گرایی (1) پيدايش حيات (1) پیام خدا (1) پیدایش شعوبیه ، ( حزب شیعه ) زندیق ، (1) پیش بینی آینده انسان (1) چارلز داروین (1) چرا درمانده ایم؟ (1) چيكده توضيح المسائل (1) ژن خودخواه (1) ژنهای فضایی (1) کارل ریموند پویر (1) کارل ساگان (1) کارل سیگان (1) کارل سیگن (1) کاریکاتور ( تجاوز به دگراندیش ) (1) کاریکاتور ( ظهور امام زمان ) (1) کاریکاتور حضرت محمد (1) کافر (1) کانون آتئیست ها و آگنوستیک ها (1) کتاب از باکتری تا باخ و بلعکس (1) کتاب اژد های بهشتی (1) کتاب اژدهای بهشتی (1) کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر (1) کتاب بحار الانوار (1) کتاب تاریخ فلسفه غرب (1) کتاب تفسیرهای زندگی (1) کتاب تهوع (1) کتاب تکامل و رفتار انسان (1) کتاب جنس دوم (1) کتاب جهان بیخدا (1) کتاب ذرات بنیادین یا نظریه ریسمانها (1) کتاب زندگی پی (1) کتاب سه رساله درباره تئوری میل جنسی (1) کتاب سیرت رسول الله (1) کتاب لذات فلسفه (1) کتاب ماجراجویی های فیزیکدان قرن بیستم ریچارد فاینمن (1) کتاب مقدس (1) کتاب منطق اکتشاف (1) کتاب نبرد دین با علم (1) کتاب پایان ایمان (1) کتابخوانی (1) کتاب‌ انسان خردمند. (1) کره زمین (1) کره مریخ (1) کریستوفر اریک هیچنز (1) کریستوفر هیچنز (1) کشتار در اسلام (1) کشتار-صدر-اسلام (1) کفر (1) کوانتوم (1) کودک آزاری (1) کَفَرناحوم (1) کیارستمی (1) کیم کارداشیان (1) کیهان شناسی (1) گربه شرودینگر (1) گروه تلگرام (1) گزیده کتاب (1) گسترش اسلام (1) گیگانتوپیتکوس (1) یازده دقیقه (1) یان مارتل (1) یهودی (1) یهودیت (1) یونس (1) یوگا (1) ﮐﻮﭘﺮﻧﯿﮏ (1) ﺍﺷﺮف ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ (1) ﺩﺍﺭﻭﯾﻦ (1) ﻓﺮﻭﯾﺪ (1)

صفحات